جدول جو
جدول جو

معنی کامله مرد - جستجوی لغت در جدول جو

کامله مرد
مرد کامل و پا به سن گذاشته
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کامل مرد
تصویر کامل مرد
پخته مرد میانسال مردی که سنی معتنی به از او گذشته بزاد بر آمده: (آنجا نماینده داد ستان کامل مردی که عینک دودی بچشم داشت دستها را به پشت زده... قدم میزد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاقله مرد
تصویر عاقله مرد
((~ مَ))
کسی که دوران جوانی را گذرانده باشد
فرهنگ فارسی معین
مرد عاقل و پا به سن گذاشته
فرهنگ گویش مازندرانی